کانون قلمچی و دانشآموزان مستاصل۲
📙 هفته پیش دو مطلب کوتاه نوشتم، یکی در نقد عملکرد کانون آموزشی قلمچی و دیگری در مورد فروش اجباری کتابهای این کانون به دانشآموزان مشکینشهری.
📒 در مطلب اول دیدگاههای خودم را در مورد مدیریت سوالبرانگیز این موسسه آموزشی بیان کردم؛ روی سخنم نیز با دانش آموزان و اولیای گرامی و با تمام هموطنان عزیزی بود که به نوعی با این کانون در ارتباط بودند. اما همانطور که انتظار هم داشتم، علیرغم استقبال چشمگیر مخاطبان از این مطلب، از طرف مدیران و گردانندگان اصلی این کانون جوابیهای دریافت نکردم؛ و اما، این تمام قضیه نبود…
📓 در فاصله کوتاهی پس از انتشار مطلب، مسئول این کانون در مشکینشهر به شخصه آستین بالا زدند و با جا زدن خود به عنوان مخاطب اصلی مطلب، در صدد پاسخگویی به آن برآمدند. این، در وهله اول بدین معنا بود که ایشان با جابجا کردن مرزهای خیالبافی، خودشان را از مدیران و گردانندگان این مؤسسه قلمداد کردهاند!! چیزی که با کمترین میزان دقت و تیزبینی میتوان خلاف آن زا ثابت کرد.
📕 ایشان در مطلب یک پاراگرافیشان با جملاتی نیمبند، لحنی کوچه بازاری و ادبیاتی دور از نزاکت، به جای پاسخگویی به سوالات مطرح شده، در صدد حمله به شخصیت اینجانب و مخدوش کردن وجهه اجتماعی بنده بر آمدهاند.
در همان سطر آغازینشان ادعایی مطرح کردهاند که میتواند به راحتی تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد. حرف از یکی از قوم و خویشان بنده به میان آورده و ادعا کردهاند که من قصد داشتهام او را رایگان در این مؤسسه ثبت نام کنم و چون در این امر موفق نشدهام، این مطلب را انتشار دادهام. این در حالیست که قوم و خویش اینجانب قبلا در این کانون ثبت نام کرده و فیش نقدی آن را نیز واریز کرده بود، ( این مطلب با یک پرینت بانکی ساده قابل اثبات است) اما یک روز قبل از اولین آزمون، از طرف کانون با او تماس میگیرند و اعلام میکنند که چک مورد نظر باید حداکثر تا یک روز قبل از آزمون تحویل دفتر کانون داده شود، در غیر اینصورت او اجازه حضور در آزمون را نخواهد داشت.
📘 تمام کسانی که با این کانون سر و کار داشتهاند خوب میدانند که کانون قلمچی سر چیزی که فلسفه وجودیاش بر آن استوار است با کسی ندارد، عذرخواهی میکند و قول میدهد که فردا قبل از شروع آزمون چک مورد نظر را تحویل دفتر کانون بدهد. اما منشی مصمم! کانون زیر بار نمیرود. بنده مجبور شدم با کانون تماس بگیرم و حتی اعلام کنم که اگر ایشان در روز آزمون همراه با چک به حضورتان نرسد او را به جلسه آزمون راه ندهید؛ اما منشی مصممتر از این حرفها تشریف داشت، او دستور رئیسش را بیکم و کاست اجرا میکرد و کارش نیز همین بود؛ رئیسش نیز دستور رئیس خود را بیکم و کاست اجرا میکرد، کار او نیز همین بود. در نهایت، کارمان به جاهای باریک کشید و تصمیم گرفتیم قوم خویشمان را از کانون خارج کنیم.
🔻 ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که در تمام این مدت مسئول کانون حاضر به گفتگوی رودررو با ما نشدند و ما همچنان مجبور بودیم از طریق منشی عرایضمان را به محضر باسعادتشان برسانیم.!!
ایشان در نهایت وقاحت نوشتهاند که بنده قصد داشتهام آن فامیلم را رایگان ثبتنام کنم و چون موفق نشدهام این مطلب را نوشتهام. مضحک بودن این ادعا زمانی بیشتر عیان میشود که بدانیم تمام این اتفاقات مربوط به یک سال پیش است و اگر بنا به ادعای ایشان، همین اتفاق محرک بنده در نوشتن این مطلب بود، آیا منطقی نبود که همان موقع مطلب را بنویسم و انتشارش بدهم؟
🔺 نوشتهاند اگر من نیز عضو کانون بودم، رتبه خوبی در کنکور کسب میکردم. این در حالیست که بنده در طول دوران تحصیلم هیچگاه از هیچ موسسه آموزشی استفاده نکردم و رتبهام در کنکور سراسری سال هفتاد و شش، ۲۲۶ بود و نفر اول در منطقه بودم. (کارنامه رتبه کنکور بنده هنوز موجود است). ایشان حتی نمیدانند که تاریخ شروع به کار قلمچی دقیقا از چه سالی است، چون که هنوز نمیدانند که در زمان ما کانون قلمچی وجود خارجی نداشت. ایشان در مو…
🔶 نوشتهاند کتابها و دیویدیهای این کانون کلاسهای بنده را تحتالشعاع خود قرار داده است، هم از این جهت است که مبادرت به نوشتن این مطلب کردهام. واقعا اگر ایشان کمی زحمت را بر خود هموار میکردند و در مورد ادعایشان کمی تحقیق میکردند، دقیقا عکس این ادعا حاصلشان میشد. البته ایشان خود بر همه چیز واقف هستند، اما باز هم لازم میدانم برای اثبات عرائضم مثالی کوچک بیاورم: هر سال بیش از ۷۰ درصد رتبههای دو و سه رقمی شهرستان از میان دانشآموزان ایتجانب میباشند. شما رتبههای برتر پنج سال اخیر این شهرستان را مطالعه کنید تا همه چیز دستتان بیاید. کسانی که از نزدیک در جریان فعالیتهای بنده هستند نیک میدانند چه میگویم. اما در مورد کتابها و دیویدیهای کانون بروید از دانشآموزان و دبیران کنکور نظرسنجی کنید تا جایگاه واقعی آنها دستتان بیاید. اگر این کتابها و دیویدیها فروش داشت شما مجبور نمیشدید به زور آنها را به داوطلبان قالب کنید. دانشآموزان شهر در این مورد بسیار گلایهمندند، آنها خیلی خوب درک میکنند بنده چه میگویم.
♦ شمابا زیرکی هر چه تمام نسبت به مطلب دوم بنده سکوت اختیار کردهاید؛ همان مطلبی که موضوع فروش اجباری کتابهای کانون قلمچی به داوطلبان آزمونهای این کانون را مورد بررسی قرار داده است. بنده در این مورد خاص شخص شما را مقصر میدانم، چرا که این شما هستید که با تبعیت بیچون و چرا از روسای مرکزنشینتان این کتابها را به زور میفروشید. شما در اقدامی غیر قانونی هفتههاست که دانشآموزان این شهر را تحت فشار قرار دادهاید تا کتابهای این کانون را خریداری کنند و از این بابت باید پاسخگو باشید.
🔷 شما در این مطلب یک پاراگرافی پر از ایرادتان زوایای بسیاری از شخصیت درونی خودتان را افشا کردید: اینکه هیچ عذاب وجدان ندارید که دروغی چنین بزرگ را سر هم کنید، تهمت و افترا بزنید و شخصیت کسی را در افکار عمومی زیر سوال ببرید.
🔸اما جالبترین قسمت این افشاگری مربوط به آنجایی بود که معلوم میکرد سطح دانش نوشتاری و معلومات شما تا چه اندازه است. بنده نمونهای از جملات شما را در اینجا میآورم:
— همگام با مدارس به کنکور برنامهریزی میکند (به جای “به” باید “برای” نوشته شود)
— به دانشآموزان مسؤلیت پذیری و خودشناسی را تدریس کنید.( حرف ربط “را” اضافه است)
— امید دارم روزی برسد شاهد باشیم هر شهر حداقل ۳ دانشگاه تراز برتر و مولد داشته باشد و بتواند دانش دانش آموختگان را وارد چرخه اقصادی کند .
و این از جملات نغز شماست که دقت و عمق تفکرات شما را میرساند. مگر کار در مورد دانشگاه هم ما “دانشگاه برتر” داریم نه “دانشگاه تراز برتر”. احتمالا این هم از کلیدواژههای طلایی کانون قلمچی است که ما از آن سر درنمیآوریم.
🔴 و اما این از طنز روزگار است که کسی با سطح دانش و معلومات شما بر مسند برنامهریزی آموزشی یک موسسه آموزشی در شهرستان بنشیند. این عرصه جولانگاه کسانی مثل شما نیست، شما عرض خود میبرید و ما را به زحمت میاندازید. زحمت از این بابت که مجبور شدم برای این جوابیه ناقابل، سه ساعت از وقت و انرژی خود را صرف کنم و از این بابت ناخرسندم.
✍ غفور امامیزاده خیاوی
کانون قلمچی فقط دنبال پول هست لطفا همه از وبلاگ من دیدن کنید تا کانون قلمچی رو بهتر بشناسید و پول مردم بیشتر از این هدر نره
http://ghalamchifacts.blogfa.com