اخیرا برخی از فعالان محیط شهری با عنوان فعالان محیط زیستی مشکینشهر نامهای را در خصوص تخریب پارک جنگلی در اثر طرح لولهگذاری آب کشاورزی قرهدرویش خدمت دادستانی محترم مشکین شهر نوشتهاند که از طریق شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است. محتوای این نامه و اطلاعات ارائه شده در آن، در غالب پاراگرافها دروغ عریان است. نگارنده در این متن ضمن دعوت از فعالان محیط زیستی راستین جهت تحقیق بیشتر در خصوص این موضوع، محتوای نامه مذکور را مورد بررسی قرار میدهد و قضاوت در این خصوص را به افکار عمومی و دوستدارن و فعالان راستین محیط زیست واگذار میکند.
دروغ اول در پاراگراف اول: اهالی این روستا مشکل خاصی در این زمینه (یعنی آب زراعی) نداشتهاند و آب زمینهای زراعتی آنها کمافیالسابق از نهر خییووچایی تامین میشده است.
واقعیت: کشاورزان قرهدرویش به ویژه در سالهای اخیر از کمبود آب زراعی رنج میبرند. به عنوان مثال در فصل زراعی گذشته با ورود گسترده مسافران و گردشگران به مشکینشهر در بحرانیترین شرایط زراعی در فصل گرم، به منظور تامین آب شرب و بهداشتی گردشگران، قسمتی از حقآبه تمامی کشاورزان پاییندست خیاوچای، به بخش شرب و بهداشتی تخصیص داده شد. در واقع بخش نحیف کشاورزی زیرچرخدندههای صنعت تورسیم از یک طرف و هجوم پوپولیستی (عوامگرایی) محیط زیستی از طرف دیگر در حال خرد شدن هست. از سوی دیگر در همین طرح لوله گذاری آب کشاورزی، قشر ضعیف کشاورز و نمایندگان زحمتکش آنها، در تامین اعتبار مالی این طرح در کنار همکاری سازمانهای مربوطه، مشارکت وسیعی داشتند، به طوریکه بیش از یک میلیارد تومان از اعتبار دو و نیم میلیارد تومانی این طرح را کشاورزان از جیب خود پرداختهاند. حال سوال این است که فعالان مذکور با کدام نمایندگی از کشاورزان، در متن نامه مذکور قید کردهاند که کشاورزان مشکل خاصی از نظر آب زراعی نداشتهاند، در حالیکه کشاورزان علیرغم درآمد نازلشان، برای مدیریت بهینه آب، رنج تامین بخشی از اعتبار مالی طرح را با تحمل فشار مالی و زیر بار قرض رفتن، به دوش کشیدهاند؟ بدیهی است که ادامه روال سنتی انتقال آب کمافیالسابق، علاوه بر فشار مضاعف بر منابع آب در شرایط تشدید روزافزون بحران آب، موجبات تشدید تخریب محیط زیست را نیز فراهم خواهد کرد. بنابراین کشاورزان و نمایندگان کشاورزان با همکاری با سازمانهای مربوطه و اقدامات قانونی و صد البته علمی و اصولی، در تلاشند تا فشار بار سنگین کمبود آب بر دوش محیط زیست و منابع آبی را بکاهند.
دروغ دوم در پاراگراف دوم: آیا امحاء وسیع درختان در محدوده خطوط لولهگذاری شده را باید بخشی از برنامهریزیهای یک طرح جامع ملی دانست و یا اینکه تصمیمگیریهای غیرکارشناسانه و مصلحتبینانه مدیری محلی که در صدد جلب رضایت عدهای قلیل به بهایی گزاف است را باید موجد و موجب عملی شدن چنین برنامهای دانست؟.
واقعیت: شهر مشکینشهر چهار برابر قرهدرویش، حقآبه زارعی دارد. غالب زمینهای زراعی و باغات آن دهههای گذشته با تغییر کاربری، به اراضی مسکونی و … تبدیل شده است. در واقع محدوده وسیعی از زمین زراعی شهری در اثر تغییرکاربری از بین رفته است، اما حقآبه چهار برابری آن، همچنان برداشت میشود. آیا از نظر فعالان محیط زیستی، تخصیص این مقدار آب، برای زارعین شهری با زمینهای بسیار محدود، غیرکارشناسانه نیست؟ آیا مصلحتبینانه آن است که برای رضایت زمینداران سابق و بدون زمین زراعی شهری، بخش اعظمی از منایع آبی را در اختیارشان بگذاریم تا به بهایی گزاف در جای دیگر عرضه کنند؟
آب عنصر اصلی و حیاتبخش محیط زیست است و حفاظت از محیط زیست در گرو مدیریت بهینه و معقول منابع آبی است. محیط زیست مفهومی گسترده و حتی فرامرزی و جهانی دارد. حساسیت برتر در قبال محیط زیست شهری و بیتفاوتی نسبت به محیط زیست روستایی و یا جوامع حاشیهای، دامن زدن به شکافی هست که اثرات سوء آن دامنگیر کلیت محیط زیست خواهد شد. بنابراین ضرورت دارد که با دوری از ژست عوام فریبانه محیط زیست دوستی به عنوان ابزاری مخرب و پوششی در جهت زیادهخواهی و تعصبات درونگروهی، حفاظت از محیط زیست را تبدیل به منافع زیادهخواهانه “محیط شهری” نکنیم.
دروغ سوم در پاراگراف سوم: چه تعداد از صدها درختی که در راستای اجرای این پروژه قطع شدهاند در سر راه خطوط لولهگذاری شده قرار گرفته بودند؟ واقعیت این است که بسیاری از این درختان در فاصلههای چندین متری از محل حفر لولهها قرار داشتهاند و لزومی به قطع آنها نیز نبوده است.
واقعیت: هر نهر آبیاری از نظر عرفی و قانونی دارای حریم بستر معین است. حریم بستر کانال آبیاری موجود، حدود ۷ متر است. جهت اجرای عملیات مکانیکی طرح لولهگذاری آب کشاورزی، نیاز به آمادهسازی بستر و حریم نهر آبیاری هست که در داخل بستر و حریم عرفی و قانونی آن انجام شده است.
دروغ چهارم در کل پاراگراف چهارم: در صورت عملی شدن چنین طرحی پارک بکر و طبیعی شهرمان با مشکلات عدیده اکوسیستمی مواجه خواهد شد، حیات پرندگان و سایر جانداران پارک با مخاطرات جدی روبرو خواهد شد، درختان و گیاهان بخش وسیعی از پارک خشک خواهد شد و صنعت توریسم شهرستان با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم خواهد کرد.
واقعیت: با صرف نظر از پرداختن به کاربرد واژه “پارک بکر و طبیعی” برای محدوده ای که سراسر محصول فعالیت کشاورزی است، فعالان محیط شهری گرامی لازم بود، قبل نوشتن این پاراگراف، در خصوص وضعیت بهرهبرداری از نهر آبیاری موجود تحقیق میکردند. نهر آبیاری موجود، به صورت مشترک، مورد استفاده کشاورزان قرهدرویش و کشاورزان حاشیه شرقی خیاوچای (عمدتا زارعین شهری) قرار میگیرد. در این طرح حقآبه کشاورزی قرهدرویش به صورت مستقل در داخل محدوده حریم عرفی و قانونی نهر، از طریق لوله منتقل خواهد شد و نهر آبیاری موجود، همچنان برای آبیاری باغات و درختان حاشیه نهر برقرار خواهد بود تا زارعین حاشیه خیاوچای (زارعین شهری) از طریق این نهر مشترک در هر شانزده روز، حدود سه روز حقابه خود را به باغات و زمینهای حاشیه خیاوچای برساند. بنابراین شایسته بود، فعالان مذکور قبل از نوشتن داستان سوزناک در خصوص خشک شدن درختان و نابودی اکوسیستم و حیات جانداران این محدوده، با مراجعه به مسولان مربوطه سازمانها یا نمایندگان کشاورزان، در خصوص طرح لولهگذاری و شرایط بهرهبرداری مشترک حاکم بر نهر آبیاری موجود، به صورت اجمالی تحقیق و بررسی میکردند.
لازم است یادآوری شود که بسیاری از چشم اندازهای زیبای شهرمان از جمله همین پارک جنگلی، خود محصول فعالیت بخش کشاورزی است. آیا رواست که با پوپولیسم مخرب محیط زیستی، تیزی قلمهاتان را بر پیکره ضعیف قشر کشاورزان فرو میکنید؟ طبقه کشاورز با وجود درگیر شدن در بسیاری از مشکلات ناشی از مسائل اقلیمی و همزمانی آن با تبعات توسعه نامتقارن صنعت توریسم، حاضر است در جهت کاهش تبعات مسائل پیشرو، بهبود وضعیت معیشت خود و حفظ محیط زیست و منابع آب، زیر بار مالی سنگین طرحهای علمی و اصولی مدیریت آب برود. آیا رواست که به جای حمایت از مشارکت آنها در طرحهای مطابق با توسعه پایدار، اینگونه عرصه را بر بخشی از حافظان راستین محیط زیست تنگ میکنید؟ آیا ادامه چنین نگرش متعصبانه به محیط شهری و تبعیض و دروغپردازی بر علیه طبقات اجتماعی بیدفاع، با میسر بودن سهولت راستیآزمایی ادعاهای دروغین مطرح شده، به تدریج فضای بیاعتمادی را نسبت به هر گونه فعالیتهای مردمنهاد محیط زیستی تشدید نخواهد کرد؟ آرزمندیم که گروههای مترقی محیط زیستی به عنوان یکی از بارقههای امید حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی، با تحقیق و بررسی بیشتر به مسائل محیط زیستی ورود پیدا کنند و با ارتقای نگرش تخصصی از افتادن در دام پوپولیسم محیط زیستی دوری جویند.
در پایان جهت تنویر افکار، مخاطبان را ارجاع میدهم به یادداشت قبلی نگارنده در این خصوص که در سایت وزین مشکین سلام با عنوان “نگرش احساساتگرایانه و تقلیلگرایانه به مسائل محیطزیستی، آفت محیطزیست است (نمونه موردی: طرح انتقال آب آبیاری کشاورزی قرهدرویش)” درج شده است:
نگارنده: علی قاسمی